تلبیه از واجبات احرام در حج و عمره است که با گفتن جملههای خاص شامل «لبیک» انجام میشود. رایجترین ذکر تلبیه جمله «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَکَ وَالْمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ» است که پس از آن حج یا عمرهگزار باید از محرمات احرام اجتناب کند. «لبیک» در حج به معنای پاسخ مثبت به ندای خداوند و تجدید عهد بندگی با او است. تکرار تلبیه در بخشهایی از مسیر میقات تا مکه مستحب است.
پس از تلبیه گفتن در میقات، شخص مُحرم شده و باید از محرمات احرام اجتناب کند. لبیک به معنای پاسخ مثبت دادن، موافقت کردن و پذیرش دعوت یا قبول آن است. پذیرشی همراه با تکریم و تعظیم و تجلیل. پس از گفتن این لبیک شخص حج گذار وارد احرام می شود.
لبیک به معنای اعلام حضور است. وقتی حاجی به سرزمین وحی پا میگذارد، پیش از آن که لبیک را بر زبان جاری کند، دو کار را انجام داده است. او وارد حرم امن خدا شده است. وارد جایی شده است که مرز سرزمینی و فیزیکی خداست و البته نشانی است از مرز سرزمینی معنوی خداوند. او پیش از ورود به این سرزمین احرام بسته و با لبیک وارد کعبه شده است.
حج با احرام بستن آغاز شده و با این عمل، انجام مناسک حج بر حاجی واجب و برخی کارها بر وی حرام میشود. احرام یعنی حرام کردن آنچه خدا بر ما حرام نموده و اجابت کردن وظایف بندگی و خواست های الهی. آن هم اعمالی که تا روز گذشته میتوانست آن را انجام دهد، حالا در این زمان و مکان خاص باید از آنها پرهیز کند.
لبیک سبک زیستن آسمانی را به انسان آموزش میدهد. اینجا ملیت، مذهب، نژاد، تبار حتی جنسیت رنگ میبازد. حاجی باید لباس احرام سفید بر تن کند و همرنگ و متحد با تمام مسلمانان دیگر دور خانه خدا با لباسی سفید و متحد الشکل طواف کند. لباسی سفید رنگ با رنگی خدایی.
در حج، حاجی باید باید خود را به اقیانوس خدا انداخته و تمام منها به ما تبدیل شوند. معنای لبیک محو خود و فنا شدن در خداست.
انسان برای رسیدن به خدا باید بسیاری از خواستههای خود را زیر پا بگذارد. حتی خواستههایی که حلال و مشروع هستند. لبیک یاد میدهد نه تنها باید همرنگ با انسانها شد، بلکه باید با حیوانات هم دوست بود.
در آن زمان حاجی حق ندارد حیوانی را بیازارد و یا به طمع شهوت شکم جان حیوانی را بگیرد. لبیک آموزش میدهد که حتی اجازه ندارید بخاطر هوس خویش از بوهای بد پرهیز کنید. باید یاد بگیرید این دنیا معجون بوهای بد و خوب است و باید بد و خوب دنیا را با هم تحمل کنید.
لبیک نحوه زیست آسمانی را آموزش میدهد. آن هم در جایی که پرندهها و حتی حشرات، حق زیست داشته و در امن و امنیت هستند. در آن فضای روحانی مشاجره و نزاع و صراع ممنوع است. باید درد انسان داشت نه اینک دردسر آفرید. لبیک اعلام آمادگی است. آمادگی با اراده برای رسیدن به خدا که در آن هیچ اجباری نیست. اولین کار هم شروع از خود است و در راستای این آمادگی حتی ظاهر و پوشش هم باید تغییر پیدا کند.
حج نمادها را بازسازی میکند. در عرفات باید معرفت اندوخت و بدون معرفت نمیتوان در سرزمین دیگر گام نهاد. وقتی حاجی وارد مشعرالحرام میشود باید شعور خود را به کار بیندازد و اگر این دو اتفاق بیفتد و معرفت و شعور با هم عجین شوند میتوان در منا بلندترین آرزوهای خود را فریاد کشید.
البته برای رسیدن به آرزوها باید به شیطان در جمرات سنگ زد، چرا که شیطان مانع رسیدن به آرزوها و موجب انحراف آنهاست.
نظر شما